سوفیاسوفیا، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 26 روز سن داره

دلنوشته های مادرانه

به سلامتی خودم

امروز به عشقِ خودم از خواب بیدار شدم | به عشقِ خودم ورزش کردم | با نهایتِ عشق خودم برای خودم چای ریختم | خودم با خودم چای نوشیدم | به عشقِ خودم نشستم سرِ کار | به عشقِ خودم ساعت‌ها کار کردم و نوشتم | به عشقِ خودم خرید رفتم | به عشقِ خودم برای خودم لباس خریدم و ... آدم باید در درجه‌ی اول به عشقِ خودش زندگی کند | اصلاً باید هر روز صبح روی درِ یخچال خودش برای خودش یادداشت بنویسد | خودش به خودش بگوید:"عزیزم بیدار شدی صبحانه بخور | فلان غذا برایت ضرر دارد نخور | فلان کارت را حتمن انجام بده | راسِ فلان ساعت قرصت را بخور | بخاطرِ فلان اتفاق حرص و جوش نخور و ...". ما وقتی تنهاییم فکر می‌کنیم هیچ‌کس نیست | اما همیشه وقتِ تنهای...
6 بهمن 1392

هدیه ای به وسعت کلمات

امشب واقعا شگفت زده شدم...واقعا!!!!     طبق معمول خیلی از شب ها که معمولا میام تو وبلاگم وبعد وبلاگ دوستام رو چک میکنم تا ببینم مطلب جدیدی اضافه کردن یا نه...وارد وبلاگ "روزنوشته هایم"به قلم دوست خوبم مامان مهشید عزیزشدم! قصد تملق ندارم که هرگز هم اهلش نبوده ونیستم اما به واقع همیشه از نوشته های این دوست مجازی(اما واقعی تر از خیلی دوستهای این زمونه) درس گرفته ومی گیرم...اما این بار..........واقعا غافلگیر شدم!اونم درست در اخرین سطر از نوشته: " این پست رو تقدیم میکنم به ملوس عزیز" ......! اره این یک هدیه زیبا وموندگار بود از دوستی مجازی ....که با وجود مجازی بودن دلش رو به دل من نزدیک کرده وبه یاده من بوده!هدیه ای که تا اب...
21 ارديبهشت 1391
1