سوفیاسوفیا، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 20 روز سن داره

دلنوشته های مادرانه

یه خوابه خیلی قشنگ!

1390/8/3 12:04
نویسنده : ملوس
71 بازدید
اشتراک گذاری

 

خدای خوب ومهربونم ....سلاااام!
یاسمین سلام....مروارید نازم به تو هم سلام!!!!
عزیزای دلم ممنونم که سه شب پیش دوتایی اومدین به خوابم...مرواریدم حالا دیگه مطمئنم که تو مروارید منی...تو خواب داشتم با مامانیت بحث میکردم که تو مرواریدی و اون میگفت نه اسم تو تیناس!!!!ههههههههه!
واااااااااااااااااااااااااااااااااااااای که بغل کردنتون چه لذتی داشت....چه لذت سیری ناپذیری.....وای که هنوزم چه عطشی دارم برای بغل کردن وبوییدن وبوسیدنتون....
خدایا منو ازاین عطش رها کن....سیرابم کن!سیراب!
یاسمین جونم....الهی فدای اون دست و پای نازک وظریفت بشم....الهی فدای اون موهای فرفری ومشکیت بشم....فدای اون صورت سبزه وقشنگت بشم....مامانی...
نمیدونم چرا این خوابو دیدم....شایدم قراره که به زودی های زود بیام پیشتون!!!عزیزای دلم برای مامانی دعا کنید...چندروزیه خیلی سرم درد میکنه....خیلییییییی!
فقط دلم میخواد تنها نیام....اگرم اومدم با بابایی بیام.....!
برام دعا کنید....

خدایا عطش منو یه جوری سیراب کن.....یا با مرگ....یا با هدیه قشنگت.....!

 

۳ابان ٩٠
پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)