سوفیاسوفیا، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 17 روز سن داره

دلنوشته های مادرانه

خدایا.......

  خدای خوب ومهربون...سلااااااااااااااام! یاسمین گلم....فرشته کوچولوی من!مرواریدسفیدم...یوسف گمگشته من....سلام! یکی دو ساعتی از غروب غم انگیز پنج شنبه پاییزی میگذره ومن دلم به شدتتتتتتتت گرفته!نه تنها دلم...که همه وجودش دلش میخواد که سراپا اشک بشه.....اشک بشه وبریزه بر زمین....بریزه بر زمین وبره به همون جایی که بخشی از وجودش رفت!!!! خدایا یه وقتا احساس میکنم که دیگه طاقت ندارم....دیگه راه به جایی ندا ... رم...البته خدا جونم مهمترین وتنها امید من تویی!ولی بعد از اینکه دیشب به مطب دکتر مغازه ای رفتم وباهام صحبت کرد این احساس در من قوی تر شد که دیگخ واقعا واقعا تنها نجات بخش من تو هستی وبس!!!!اگر تو بخوای میشه...اگر تو بخوای میتونی خیلی...
28 مهر 1390

یه شعرقشنگ به یاد یاسمینم

  من اگر اشك به دادم نرسد مي شكنم اگر از ياد تو يادي نكنم مي شكنم   بر لب كلبه ي محصور وجود، ... من در اين خلوت خاموش سكوت، اگر از ياد تو يادي نكنم مي شكنم اگر از هجر تو آهي نكشم. تــك و تنــهـا! مي شكنم به خدا مي شكنم...! یاسمین گلم....این شعرو برای تو گذاشتم اینجا تا بدونی که چقدر دوستت دارم ودلتنگتم!وقتی تنها عکسی که ازت دارمو نگاه میکنم وبه دستای کوچولوت خیره میشم...وقتی پاهای ظریف ونازت رو نگاه میکنم...دلم اتیش میگیره واشک از چشمام جاری ....! همیشه به یادتم عزیزم!   ۲۶مهر٩٠ ...
26 مهر 1390

سه قلوهای آسمونی

خدای خوبم سلام!!! یاسمین گلم...مروارید ناپیدام...ویا شایدم یوسف گمگشته دلم....این مطلب رو گذاشتم به یاد سه قلو های پرکشیده ی دوستم که با پرکشیدنشون دلمو داغون کردن...با پرکشیدنشون منو بردن به اون روزایی که شماهارو ازدست دادم...روزایی که شماها پرکشیده بودین ومنوتنهاتر از همیشه کرده بودین...میدونم که سه قلوها الان پیش شما هستن...همون جایی از بهشت که شماها الان اونجایید...مراقب اونام باشید...بهشون بگید زودی برگردن دوباره تو دله مامانشون ودل اونو دوباره شاد کنن!!! خدایا تو هم درد دل من وهزاران هزارمامانی که مثل من وجود داره رو بشنو...دل هممونو شاد کن!!!! ۲۴مهر٩٠ ...
24 مهر 1390

هدیه ای از طرف خدا

خداجووووونم..... ازت ممنونم!خیلی هم ممنونم!چند روزیه که از دوستم یه چیز خوب رو یاد گرفتم!!!اینکه بعد از نمازهام دوتا ازبهترین وامیدبخش ترین ایاتت رو بخونم وبه واسطه اون هم به تو وبعد هدیه ای که منتظرش هستم بهم بدی نزدیک تر بشم......مطمئن هستم که اینم هدیه یاسمینم بود!!!!چون درست 7مهر ....روزتولدش اونو از زبون دوستم الهام بهم یاد دادی!!!!! خداجون ازت ممنونم!!!!یاسمین ازت ممنونم! 10مهر90
10 مهر 1390

دعا

خدایا....غروب دومین جمعه از پاییزه وخودت گفتی که تو این لحظه ها....تو این لحظه های ملکوتی بانگ اذان....غروب ادینه هرچی بخواید بهتون میدم...خودت گفتی بخوانید مرا تا اجابت کنم شمارو!! پارسال یه همچین روزایی من یه فرشته هدیه دادم به تو....حالا منم ازتو یه فرشته میخوام که این دنیا کنارم باشه!!!!یاسمینمو میخوام!!!!به همین لحظه های ملکوتی قسمت میدم....به همونی که این روز....جمعه متعلق به او هست قسمت میدم....یاسمینمو بهم برگردون!!!! 8مهر90
8 مهر 1390

یاسمین! تولدت مبارک مامان!

خدا جون سلاااام!!!!! دلم میخواد این حرفارو برسونی به دختر گلم...یاسمین!!!!که دیروز تولدش بود! یاسی جونم....عزیزدلم سلاااااام!خوبی مامانی؟؟؟؟عزیزم تولدت مبارک!!!باورت میشه؟؟؟یک سااااااال گذشت!البته منو ببخش که نشد به موقع بیامو تولدتو بهت تبریک بگم...اخه اینترنتمون مشکل داشت نمیتونستم بیام...خودمم دلم پرپر میزد برای اینکه بیام اینجا وباهات حرف بزنم مامانی جونم!مروارید نازدونم چطوره؟؟؟خوبه؟؟؟مواظ ... ب نازدونه مم باش!!!! یاسی جونم نمیدونی چقدرررر دلم گرفته....چقدر دلم هواتو کرده....واااای که اگه پارسال نمیرفتی ومنو تنها نمیذاشتی الان چقدر باهم خوش بودیم...اخخخخ اخخخخخخ که دلمو اتیش میزنه خاطره ی پارسال به دنیا اومدنت!!!!وای که وقت...
8 مهر 1390