سوفیاسوفیا، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 9 روز سن داره

دلنوشته های مادرانه

پاپوش های عروسکی

1391/11/17 22:43
نویسنده : ملوس
100 بازدید
اشتراک گذاری

 

 شیرینک من:

یادته عصر یکی از روز های آخره آبان ماه بود که حوصله ام به شدت سر رفته بود ودر حالی که تو توی دلم بودی، کلی تلاش کردم واز طریق اینترنت یه پاپوش خوشگل بافتنی رو یاد گرفتم وبرات بافتم...؟!تازه یه مطلب هم درموردش تو همین وبلاگ نوشتم...

یه پاپوشه خوشگل فیروزه ای که با پارچه مخملی قرمز دوتا گل بریدمودوتا دونه مهره فیروزه ای تسبیح هم بهشون چسبوندم تا خوشگل تر بشن...ابه خاطر نازک بودنه نخ وبی تجربگی من پاپوش ها اونقدر کوچولو درومد که نه من ونه بابا مرتضی فکر نمیکردیم هیچ وقت اندازه تو بشه!حالا تازه بعد از حدود یک ماه واندی دیشب اون پاپوش ها اندازه پای تو شدن...یعنی سیوچهار روزگیت! بابا مرتضی کلییییییییییی از دیدنه اون پاپوش ها به پای تو که هنر (البته اگه بشه اسمش رو گذاشت هنر!) دست مامانت بود، ذوق کرد....

دلم خواست تصویر زیبای اون پاپوش ها به پاهای کوچولوت رو خودت هم ببینی وکیف کنی...

این پاپوش هارو برات به یادگار نگه میدارم تا تو بعد ها اونا رو به پای عروسکت بکنی وبفهمی که خودت هم قده همون عروسک بودی...والبته به زیبایی ودوست داشتنی بودنه یک عروسک!

 

 ١٧بهمن91

ساعت22و8دقیقه

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)