سوفیاسوفیا، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 18 روز سن داره

دلنوشته های مادرانه

آرامش عجیب سوفیا

1392/4/6 21:46
نویسنده : ملوس
99 بازدید
اشتراک گذاری

دخترصبورم

 

مینویسم صبور...چون به واقع صبور وآرومی!خدارو هزاران بار شکر بخاطر آرامشی که در وجودت نهاد!این روزها ، گاه دقیقه ها وساعت ها میشه که در آرامش در حالی که دراز کشیدی به لوستر یا کاغذ دیواری یا حتی سقف ساده سفید رنگ نگاه میکنی ودر کمال آرامش با خودت حرف میزنی...میخندی وکلی صداهای نامفهم وشاد تولید میکنی!فکرشو بکن...چقدر خوبه که میتونی خودت رو اداره کنی!

صبح ها که از خواب بیدار میشی با اولین نگاهی که بهت میکنم، لبخند میزنی و واااااااای که چه لذتی داره دیدن لبخنده تو!

عمو رضا که عاشق این متانتت شده وهمش آرزو میکنه دختر خودش هم که تو راهه مثل توباشه!مامانی که همش هرجا میشینه ازین نجابت وصبوریت میگه!

تو این مدت تقریبا شش ماهی که به دنیا اومدی جز در موارد اندک که خیلی خیلی گرسنه شدی از تو گریه های بلند وجیغ نشنیدم...حتی وقتی واکسن هم میزنی کوچولو گریه میکنی...یادمه وقتی تو دلم بودی هروقت تکون میخوردی دستم رو میذاشتم روی دلم وبرات سوره والعصر میخوندم، به این نیت که شما دختر صبوری بشی والحق هم که شدی...خیلی وقتا هم بابا مرتضی این کارو میکرد ،دستش رو میذاشت رو دل من وبرات کلی سوره میخوند...

چقدر خوشحالم که خداوند دختر صبور وآرومی مثل تورو قسمتم کرد!

آرامش تو، به منم ارامش میده دخترم...ممنونم ازینکه دختر صبوری هستی!

٦تیر92

ساعت12و40دقیقه

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)