سوفیاسوفیا، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 11 روز سن داره

دلنوشته های مادرانه

چقدرعمرخوشی کوتاهه!

1390/11/17 13:11
نویسنده : ملوس
43 بازدید
اشتراک گذاری

خدایاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا

دلم میخواد تا اخره دنیا فریاد بزنم.....دلم نمی خواد بگم سره کی وبرای چی!خودتم خوب میدونی ولی به روم نیاااار!همین چند ساعته پیش بود که داشتم از روزهای خوبم می نوشتم که الان یکی دو ساعتی میشه که دیگه دلم پر از غم شده وچشمام پر از اشک!وای که چقدر عمر خوشی ها کوتاهه!نمی خوام بگم که دیگه از دست خودم خسته شدم ....از خودم واز اطرافیانم خجالت میکشم که همش باید بشنون که من یه درد جدید دارم...یه مشکل دیگه به مشکلات قبلیم اضافه شده......ای خدااااااااااااااااا نمی خوام نا شکری کنم! نمی خوام نا شکیبایی کنم....خودت کمکم کن! خودت بهم صبر وطاقت بده!می خوام ازین امتحانت هم سربلند بیام بیرون....خدایا می خوام انقدر صبوری کنم...انقدر خودم رو بزنم به صبوری وشکیبایی تا بتونم لایق بهترین هات باشم!خداجون....نمی دونم این توده لعنتی چیه واز کجا اومده ولی خودت کمکم کن......خودت بهم رحم کن....خودت برطرفش کن!کمک کن چیزی نباشه....کمک کن همونطوری که بی سر وصدا اومد...بی سروصدا هم از بین بره خودش!خدایا....نمی دونم در مورد من چی فکر میکنی که اینقدر امتحانای سخت برام درنظر گرفتی....ولی ازت خواهش میکنم....دیگه بسه....منو دیگه با نی نی ومشکلات مربوط به نی نی دار شدن امتحان نکن.....نمی خوام به زبون بیارم اونچه که درفکرمه ودر وجودم....خودت کمکم کن!خودت رحم کن!ظرف امتحانات منو عوض کن!منو با همسر وفرزند وبیماری ازمایش نکن.....تا همین جاشم کم غر نزدم....کم ناامید نشدمو باز خودت دستمو گرفتی....

خدایا خودت کمک کن دوباره چندروزه دیگه بیام تو همین وبلاگو از این بگم که جواب ام ار ای نرمال خوب بوده ومشکلی نیست!مطمئنم هرچی هست خیره....چون من ازتو فقط خیر خواستم وشک ندارم تو هم جز خیر برام چیزی نمی خوای!

امشب رفتم دکتر وسونو کردم...متاسفانه یا خوشبختانه حرفهای خوشایندی بهم نزد....باید برم ام ار ای!من که تمام امیدم به خداست وبس!امیدوارم تو همین روزهای خوش عیدالزهرا ...خوده فاطمه زهرا(س) به فریادم برسه!

١٧بهمن90

ساعت10شب

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)