سوفیاسوفیا، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 17 روز سن داره

دلنوشته های مادرانه

محصول یک بعد از ظهر پاییزی

1391/8/30 15:01
نویسنده : ملوس
75 بازدید
اشتراک گذاری

 نی نی ملوس:

دیروز عصر شدیدا حوصله ام سررفته بود...دلم میخواست از خودم یه هنری بروز بدم....راستش هنر همیشه...از هرنوعش که باشه روحم رو شاد میکنه ومنو به آرامش میرسونه!البته فکر میکنم این قضیه ربطی به خوده من نداشته باشه واین خاصیت خوده هنر باشه!

این بود که سعی کردم به هنری بپردازم که بشه در حالت خوابیده وافقی اون رو بروز داد...پس از کند وکوی کوتاه وچرخیدن تو اینترنت وبا توجه به اینکه ته کمد چند تا کاموای قدیمی پیدا کرده بودم ،تصمیم گرفتم به هنر بافتنی با قلاب بپردازم واین کامواها رو هم که جاگیربودن تبدیل به احسن کنم!

یه کاموای آبی رنگ که قبلا باهاش یه شال وکلاه نوزادی بافته بودم رو برداشتم وبا باقیمونده اون تصمیم گرفتم یه پاپوش نوزادی ببافم...یه مدل آسون پیدا کردم واز ساعت حدود ۶ شروع به بافتن کردم وخدارو شکر با کمترین مشکلی یه جفت پاپوش ناز حدود ساعت ۱۰ شب عمل اومد!کلییییییی ذوق کردم...امروزم با پارچه مخمل قرمزی که داشتم چند تا گل خوشگل درست کردم وزدم روی شال وکلاه وپاپوش ویه ست زمستونی آبی گوگولو برای دخمل ملوسم تولید کردم!

بابا مرتضی هم کلی ذوق کرد...

پی نوشت: نی نی ملوس عزیز قصدم از نوشتن این مطلب هم آشنایی تو با نحوه تولید وبه نوعی شجره نامه پاپوشت بود....هم اینکه متوجه بشی چطوری میتونی به کمک یک عدد کاموای قدیمی + یک عدد قلاب +یک عدد خط اینترنت چطوری یک بعد از ظهر پاییزی کسالت آور رو سرگرم کننده ومفیدکنی...حتی اگربه ظاهر کاری ازت برنیاد وفقط روی تخت دراز کشیده باشی!

دخترم سعی کن همیشه به خدا توکل کنی وبعد روی پای خودت بایستی!سعی کن همیشه ودر هر حالی مفید باشی تا یاس وافسردگی بهت غلبه نکنه !

دخترم...سعی کن همیشه مثل دریا باشی....!

٣٠ابان٩١

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)