واپسین روزهای نه ماهگی
دختر قشنگم...شاخه گل عطرین من!
این روزها داری روز به روز شیطون تر میشی...تقریبا از اوایل نه ماهگیت بود که دیگه دستات رو به صندلی یا لبه تخت و...میگیری ومی ایستی وهراز گاهی یکی دو تا قدم کوچولو هم به همون صورت برمیداری...
نازنینم...هنوزم یه وقتا با دیدنت باورم نمیشه که بالاخره خداوند به من هم یه دخمل ناز داد ومنو لایق مادری دونست...هنوزم یه وقتا با دیدنت چشمام تر میشه وخدارو بخاطر داشتنت از ته ته قلبم شکر میکنم...هنوزم یه وقتا باورم نمیشه که این همه خوشبختم!
٧آبان92
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی