مائده های زمینی
قناری شیرین سخن مامان دلم میخواد برات از روزی بگم که به همراه بابا مرتضی رفته بودیم نمایشگاه قرآن کریم واونجا بود که بطور اتفاقی با کلاس های طب اسلامی وطب سنتی آشنا شدم. روزی که لطف خدا شامل حالم شد ومن با دریایی از علوم پزشکی آشنا شدم...راستش من از بچگی هام هم دلم میخواست دکتر بشم وزمانی هم که انتخاب رشته میکردم قصدم تجربی بود ولی با این فکر که اگر رشته ریاضی رو انتخاب کنم توی کنکور بهتر میتونم از پس تست های ریاضی بر بیام از خیر تجربی گذشتم وریاضی رو انتخاب کردم وگفتم دروس زیست شناسی رو سال آخر تو دوره پیش دانشگاهی میخونم....خلاصه قسمت نبود که ما دکتر بشیم ودست آخر هم مهندسی کامپیوتر خوندم...ولی همچنان عاشق وحسرت به دل پزشکی موند...