سوفیاسوفیا، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 29 روز سن داره

دلنوشته های مادرانه

یازدهم دی: غوغای ستارگان

برای یه دختر کوچولو به نام سوفیا درشب تولد یک سالگیش امشب دلم میخواد تا صبح به عشق تو وخدایی که تو رو به من داد تا صبح بیدار بمونم وسجده شکر بجا بیارم فرشته کوچولوی ناز! امشب در سر شوری دارم امشب در دل نوری دارم باز امشب در اوج آسمانم باشد رازی با ستارگانم امشب یک سر شوق و شورم از این عالم گویی دورم از شادی پر گیرم که رسم به فلک سرود هستی خوانم در بر حور و ملک در آسمانها غوغا فکنم سبو بریزم ساغر شکنم امشب یک سر شوق و شورم از این عالم گویی دورم با ماه و پروین سخنی گویم وز روی مه خود اثری جویم جان یابم زین شب ها می کاهم از غم ها ماه و زهره را به طرب آرم ...
11 دی 1392

دهم دی: دختری با چشمان الفی اتکینزی

فدای چشمای مهربونت که به قول عمه زری مثثثثثثل چشمای الفی اتکینزه! سیاههههههههههه ودرشت و شیطون! راست میگه، نه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ اصلا به نظر من خودتم شبیه الفی اتکینزی مامان! پی نوشت١: الفی اتکینز من هنوز هم سرماخورده وسرفه میکنه ولی به لطف خدا حالش خیلی بهتره!صداش گرفته وحسابی خروسکی شده! پی نوشت2:تصویری از دهمین ماه زندگی سوفیا ...
10 دی 1392

نهم دی: یه مهمون ناخونده

 دخترکم:‏ ‏امروز‏ ‏سه‏ ‏روزه‏ ‏که‏ ‏یه‏ ‏مهمون‏ ‏ناخونده‏ ‏و‏ ‏دوست‏ ‏نداشتنی‏ ‏مهمون‏ ‏تنه‏ ‏نازنینت‏ ‏شده،مهمونی‏ ‏که‏ ‏هم‏ ‏تنت‏ ‏رو‏ ‏رنجور‏ ‏و‏ ‏تبدار‏ ‏کرده‏‏ ‏ومارو‏ ‏هم‏ ‏غصه‏ ‏دار؛‏ ‏ویروس‏ ‏انفولانزا‏!‏‏ ‏واااااای‏ ‏که‏ ‏دیدن‏ ‏چهره‏ ‏تبدار‏ ‏‏ ‏ومثل‏ ‏مهتاب‏ ‏رنگ‏ ‏پریدت‏ ‏چه‏ ‏دردی‏ ‏رو&...
9 دی 1392

هشتم دی: رستاخیز من

دخترم: از اذان صبح سحرگاه 7 دی تا اذان مغرب شامگاه 12 دی، رستاخیزی بر جسم وجان من گذشت... مردم...زنده شدم...غنچه کردم...شکفته شدم وتو به دنیا آمدی! پی نوشت:تصویری از هشتمین ماه زندگی سوفیا ...
8 دی 1392

ششم دی: خاطره

پارسال یه همچین روزی، غم انگیزترین نشتی زندگیم رخ داد و با ارزش ترین کیسه زندگیم سوراخ شد! واااااااای که شیشه عمر منم ترک برداشت! اما خدارو شکر به خیر گذشت وختم به تو ودنیا اومدنت شد!  پی نوشت: تصویری از هفتمین ماه زندگی سوفیا   ...
7 دی 1392

پنجم دی: فقط یک هفته!

شکوفه سیب من: از امروز فقط یک هفته فرصت داریم تا ازچند ماهگی هات لذت ببریم! وااااااااای....که چقدر دلم برای چند ماهگی هات تنگ خواهد شد...عزیزکم! پس بهتره قدر لحظه لحظه هامونو بدونیم مامانی! پی نوشت:تصویری از پنجمین ماه زندگی سوفیا ...
5 دی 1392

چهارم دی: منم یه روز...

فرشته قشنگم:   ممنونم که اومدی ودخترم شدی!مونس وهمدمم شدی!ممنونم که قبول کردی تا من مادرت باشم! از خدا بخواه که بتونیم مادر ودختر خوبی برای هم باشیم! منم یه روزی از بهشت اومدم و شدم دختر مامانم! اما یه وقتا اذیتش کردم وعطر بهشت از وجودم رفت! یه روزی چشمام مثل تو برق میزد،دهنم مثل تو بوی بهشت میداد ودستام گرمیه دستای تو رو داشت...درست مثل همه ی بچه ها! همه اینا بخاطر گوهر پاکی وراستی بود که تو وجود همه بچه هاست،اما...بعضی آدما وقتی بزرگ میشن یادشون میره که یه روزی فرشته بودن! خداکنه یادشون بیاد که یه روزی فرشته بودن ودوباره تلاش کنن که فرشته بشن! خداکنه تو هیچ وقت یادت نره! خداکنه تو دختر بهتری برای من باشی! پی نو...
4 دی 1392

سوم دی: بهترین موسیقی دنیا

چکاوک شیرین سخن: میدونی چرا صدای قلبت اینقدر بهم ارامش میده؟؟؟؟ آخه موسیقیدانش خداست! اصلا خدا صدای قلب هر بچه ای رو ساخته مخصوصصصصصصصصص گوش مامانه همون بچه! مثلا  صدای قلب سسسسسسسسسوفیا گوگولو مخصوص گوش مامان زهرا! حالا فهمیدی چرا بهترین موسیقی دنیا برای مامانا صدای قلب بچه هاست! پی نوشت:تصویری از سومین ماه زندگی سوفیا ...
3 دی 1392

دوم دی: یه هدیه خدایی!

فرشته کوچولوی بهشتی: چقدررررررررررررررررر خوب که از امشب، سه شب متوالی بر آخرین روزهای پایان یکسالگیت نام حسین(ع) سایه خواهد انداخت! خدایا! شکرت بخاطر توفیق بزرگی که قسمت من ودخترم کردی! یا حسین(ع)... بر سر من ودخترم منت نهادی که ما رو مهمان سفره ات کردی! بهترین هدیه تولد رو تو به به دخترم هدیه کردی! پی نوشت:تصویری از دومین ماه زندگی سوفیا ...
2 دی 1392

یکم دی: روزشمار

قناری کوچک من: از امروز تاروز تولدت فقط وفقط 12 روز باقی مونده! دلم میخواد تا اون روز بهترین و قشنگترین کلمات و واژه های دنیا رو بهت هدیه کنم...اما چه کنم که کلمات تاب وتوان ابراز عشق بی حدم به تو رو ندارن! پس فقط سعی میکنم... پی نوشت:تصویری از اولین ماه زندگی سوفیا ...
1 دی 1392