اولین قدم های دختری: هدیه تولد مامان!
نازنین نازک قدم دخترقشنگ مامان! دیروز بیستم بهمن ماه یکی از بزرگترین وبهترین روزهای زندگیم بود!عصر دیروز در حالی که شما دقیقا یک سال ویک ماه ویک هفته ویک روز از عمرت میگذشت، چندین قدم طولانی به سوی من قدم برداشتی...برای گرفتن نون از دستم! واااااااااااااااااای که چقدر هیجان انگیز بود...با هرقدمی که برمیداشتی قلبم چون کوه آتشفشان به تلاطم می افتاد! خودت هم به وجد اومده بودی وتلاش میکردی تا قدم های بیشتری برداری خصوصا که مامان جون وخاله ودایی هم که مهمون خونمون بودن مشوقت بودن! متاسفانه در ابتدای شب بود که داشتی تمرین راه رفتن میکردی که ازونجایی که گامهات هنوز استوار نشده، پاهات لغزیدوافتادی وگوشه بینیت به پایه میز عس...